کانال تلگرامی سید محمد مهاجرانی

به نام خدای مهربان 

کانال تلگرام 

برای اجابت دعوت دوستان و برای معرفی آثار این کانال ایجاد شد به امید حق 

http://t.me/mohajeranikoodak

 

 

نبرد داود و جالوت

نبرد داود(ع) و جالوت 

 

 ادبیات کودک - ظرفیت ها و ظرافت ها

 مطلب نهم : « دشواری نگارش داستان پیامبران  » 

یکی از سخت ترین کارها در دنیای نویسندگی ، نوشتن داستان پیامبران خداست

بعضی ها گمان می کنند که کار راحتی است و شاید همین گمان نادرست موجب شده است که در بازار کتاب حداقل شصت هفتاد نوع کتاب پیرامون زندگی پیامبران پیدا شود .

بعضی از این ها را که بررسی می کردم به چند اشکال اساسی بر خورد کردم :

1. تکیه کردن بر داستان های نامعتبر و غیر مستند

2. تبیین نشدن هدف اصلی دعوت انبیاء و پرداختن به اموری که در اولویت اول نیست

3. تخیل های افراطی و نسبت دادن اموری که با شأن و منزلت پیامبران مغایرت دارد

4. دقت نکردن در آیات قرآن و مراجعه نکردن به تفاسیر معتبر برای بیان داستان 

مثلا در باره داستان نبرد حضرت داود و جالوت ، در قران کریم فقط اشاره شده است که حضرت داود(ع) جالوت را کشت ( و قتل داودُ جالوتَ ) سوره بقره آیه 251

در قرآن اشاره نشده است که چگونه او را کشت چون شیوه کشتن اهمیت زیادی نداشته است

در کتاب های زندگی حضرت داود که نگاه می کردم به این عبارت ها برخوردم :

1. حضرت داود ، جالوت را با عصای چوپانی اش کشت

2. حضرت داود فلاخن خود را چرخاند و یک سنگ به گونه راست او زد و یکی به گونه چپ او زد

3. حضرت داود سنگ محکمی به سر جالوت رد و فرقش را شکافت

4. حضرت داود با فلاخن یکی به پای راست او زد و یکی به پای چپ او زد و او را از پا انداخت 

این نقل های متنوع موجب می شود که نوجوان ما دچار سردر گمی بشود 

و به همین جهت نوشتن داستان پیامبران نیاز به حوصله و دقت و امانت داری دارد 

 بابانوئل و الهام گیری هوشمندانه 

 

 ادبیات کودک - ظرفیت ها و ظرافت ها

 مطلب هشتم : « الهام گیری هوشمندانه  » 

 

سن نیکلاس ، کشیش بود و درقرن چهارم در منطقه آناتولی (ترکیه فعلی ) به دنیا آمد

در خردسالی ، پدرو مادرش را از دست داد و ثروت زیادی برایش ماند

او به خاطر کمک کردن به فقرا شهرت جهانی پیدا کرد

یکی از عادت های نیکلاس این بود که جوراب بچه ها را پر از هدیه می کرد.

در سال 1822 دکتر مور نویسنده کودکان که اهل آمریکا بود ، با الهام از زندگی نیکلاس ، شخصیت بابانوئل را خلق کرد :

مردی قد کوتاه با اندام چاق و خوش‌رو با ریش سفید، لباس قرمز و چکمه‌های مشکی .

او سوار بر سورتمه‌ ای می شود که گوزن‌ها آن رامی کشند و در این سفر سراسر اروپا، آمریکا، کانادا را درمی‌نوردد برای کودکان مسیحی هدیه می برد.

مسیحیان اروپایی، آمریکایی و برخی از مناطق دیگر در شب کریسمس ، خود و کودکانشان را برای آمدن «بابا نوئل» آماده می‌نمایند.

برخی کودکان مسیحی اعتقاد دارند که باید جورابهای خود را در کنار تخت خوابشان آویزان کنند تا بابانوئل داخل آن ها هدیه بگذارد 

بابا نوئل می‌داند که کدام بچه در طول سال خوب بوده و کدام بد چون او با خداوند ارتباط دارد؛

و او فقط به بچه‌های خوب هدیه می‌دهد

اگر چه شخصیتی که دکتر مور خلق کرده فاصله زیادی با نیکلاسِ کشیش  دارد

ولی الهام گیری اش بسیار دقیق و هوشمندانه بوده است

و به همین دلیل ، بابانوئل یک قرن دوام آورده است

و در تحکیم عقاید دینی کودکان مسیحی موثر بوده است 

و به شکل های مختف به ادبیات کودک و داستان ها و انیمیشن ها راه پیدا کرده است

امروز می توان بابانوئل را در تلویزیون مشاهده کرد،

صدای او را از رادیو شنید

و حتی کودکان می توانند با تماس تلفنی هدایای درخواستی خود را به او بگویند.

امروز بابا نوئل دارای یک آدرس اینترنتی است و با ایمیل به کودکان پاسخ می دهد!

تکرار 

 ادبیات کودک - ظرفیت ها و ظرافت ها

  مطلب هفتم : « تکرار » 

 

یکی از ظرافت های ادبیات کودک تکرار است 

یعنی بعد از این که ماجرای داستان با فراز و نشیب های مختلف به پایان می رسد

باز همان ماجرا توسط شخصی دیگر و در فضایی دیگر و به گونه ای دیگر تکرار می شود 

از این تکنیک نویسندگان مختلفی بهره برده اند 

یکی از نمونه های جالب آن «داستان شیرزاد» است 

شیرزاد پسری است که در روستا زندگی می کند .

مردم روستا از دست شغال ها به ستوه آمده اند ولی هیچ کس برای مبارزه با آن ها کاری نمی کند

شیرزاد با شجاعت تمام ، یک تنه وارد میدان می شود

او چند لاشه ی مرغ را آغشته به سم می کند و آن ها را نزدیک شغال ها می برد تا جلویشان بیندازد

شغال ها به او حمله می کنند و شیرزاد کشته می شود

کودکان روستا که این صحنه را می بینند راه او را ادامه می دهند 

آخرین جمله داستان این است :

« شیرزاد کشته شد اما تمام بچه های روستا هرکدام یک شیرزاد شدند »

در ادبیات دینی کودکان نیز این شیوه بسیار قابل استفاده است 

نمونه معروف آن داستان « دعاهای زمینی پدر بزرگ»  است 

در این داستان می خوانیم که پدر بزرگی همراه با نوه ی خویش در میان جنگل به گردش می پردازد . پدر بزرگ در این گردش نکته هایی لطیف از مهربانی و لطف و بزرگی خدای متعال برای نوه اش می گوید

در ادامه داستان می خوانیم که پدر بزرگ از دنیا می رود ولی نوه ی او راه پدر بزرگ را ادامه می دهد

و برای تحکیم پیوند خویش با خدای بزرگ ، سفر در جنگل را آغاز می کند 

 

 

پایدارها و ناپایدارها

 پایدارها و ناپایدارها  

 ادبیات کودک - ظرفیت ها و ظرافت ها

  مطلب ششم : « پایدارها و ناپایدارها » 

جبار باغچه بان!  

نام اصلی اش میرزا جبار عسکرزاده است . سال 1264 به دنیا آمد.

اولین کودکستان را به نام «باغچه اطفال» در شهر تبریز راه اندازی کرد و به جبار باغچه بان معروف شد.

او چهره ای ماندگار و کم نظیر در ادبیات کودک ایران زمین است 

و علاوه بر کارهای آموزشی و تربیتی ، چند داستان هم برای کودکان نوشت.

داستان معروف « بابابرفی »یکی از آثار ماندگار و در واقع شاهکار اوست 

این کتاب که بارها از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تجدید چاپ شده ماجرای چند کودک را روایت می‌کند که با کمک هم یک آدم برفی می‌سازند که به طور اتفاقی شبیه پدر بزرگشان است. 

یک شب از عمر آدم برفی می‌گذرد و فردا صبح هیچ نشانی از او نیست

اما پدربزرگ مثل همیشه سرحال است

و با آنکه مدام کنار آتش می‌رود و یا زیر آفتاب قدم می‌زند هیچگاه آب نمی‌شود

چون او یک اصل است و نه یک بدل شبیه سازی شده.

 جبار باغچه‌بان در این کتاب به طور غیر مستقیم به مخاطب خود می‌آموزد که : 

« نباید به چیزی دل ببندند که واقعی نیست

و با کمترین تغییر آن و هوا ممکن است از بین برود.

و نیز می گوید : بدل، هیچ وقت قابل اعتماد نیست و نباید به آن تکیه کرد، گرچه بسیار به اصل شبیه باشد. » 

این داستان به نوعی ماجرای حضرت ابراهیم (علیه السلام ) را به یاد می آورد

که در ماجرای مشاهده ستاره و ماه و خورشید گفت این ها ناپایدارند و من خدای پایدار و ابدی را دوست دارم  

هنگامی که ستاره افول  کرد گفت : من افول شدنی ها را دوست ندارم (لا اُحبُّ الآفلین) (انعام / 76)

جالب این جاست که  اگر چه بیش از چهل سال از انتشار چاپ اول این کتاب گذشته است

باز برای کودکان امروز هم تازگی دارد.

برای شادی روحش درود می فرستیم

و برای یاد آوری کار زیبایش چند سطر از آغاز کتابش را با هم می خوانیم: 

آن سال زمستان، زمستان سختی بود.

درخت‌ها را سرما زده بود و مثل شاخ بز، خشک و قهوه ای رنگ شده بودند.

نه گل مانده بود نه سبزه، نه ریحان، نه پونه، نه مرزه.
آب هم از رفتن خسته شده بود، یخ زده بود.
همه جا سفید بود، همه جا، کوه و دشت و صحرا.
آسمان شده بود آسیاب، اما به جای آرد، برف می‌ریخت همه جا.
یک روز تعطیل، نزدیکی‌های ظهر، کامبیز و کاوه، میترا و منیژه، کوروش و آرش، سودابه و سوسن،

به خانه پدربزرگ رفتند تا هم پدربزرگ را ببینند

و هم در حیاط بزرگ مدرسه، که خانه پدربزرگ آنجا بود، برف بازی کنند.






کجاست

رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام (ص)

شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی(ع)

شهادت غریبانه امام رضا (ع) تسلیت باد 

 

کجاست؟

 

چشمه می گفت : کجاست؟

آن که  می آمد و در آب زلالم گاهی

روی خود را می دید

مثل گل می خندید

کاش می آمد و باز آینه ی صورت ماهش بودم

روشن از پرتو خورشید نگاهش بودم !

*  *  *  *  *

 ابر می گفت : کجاست ؟

آن که از کودکی اش تا امروز

همه جا  و همه سو

سایه ام روی سرش بود که خورشید نتابد بر او

کاش می آمد و می دیدمش آن گاه که مثل گل رُز می خندید

سایه بان می شدمش

تا بر آن ماه ، نتابد خورشید

کلر ژوبرت

کلر ژوبرت و خداشناسی برای کودکان 

 

ادبیات کودک - ظرفیت ها و ظرافت ها

  مطلب پنجم : « خداشناسی برای کودکان » 

 

بسیاری از نویسندگان کودک در جهان اسلام و نیز غیر مسلمانان کتاب های جذّابی در باره خدای متعال نوشته اند . 

یکی از این نویسندگان که در کار خود بسیار موفق و ماهر است ، « خانم کلر ژوبرت » است

کلر ژوبرت در سال 1961 میلادی در پاریس متولد شد.

او در یک خانواده مسیحی بزرگ شد.

در نوزده سالگی مسلمان شد و بعد با یک دانشجوی ایرانی ازدواج کرد

کلر ژوبرت لیسانس علوم تربیتی و فوق لیسانس ادبیات کودکان از دانشگاه لومان فرانسه دارد

و نیز تحصیلات حوزوی تا سطح دو را در ایران تمام کرده است .

کتاب های او لطافت خاصی دارد

و خیلی زیبا و ظریف و هنرمندانه و خلاقانه ، لطف و مهربانی و عظمت خدای بزرگ را برای بچه ها بازگویی می کند

بعضی از کتاب های ایشان که در باره خداشناسی است این هاست :

1.کلوچه های خدا : خرس کوچولو می خواست از خدا به خاطر همه زیبایی هایی که خلق کرده تشکر کند؛ اما نمی دانست چطور. کلاغ پیشنهاد کرد که خرس برای خدا کلوچه بپزد.اما جوجه تیغی پیشنهاد دیگری داشت

2. دعای موش کوچولو : فكر مي‌كني موش‌ها دعا نمي‌كنند؟ اشتباه مي‌كني. ببين موش كوچولوي تنهاي ما چگونه دعا مي‌كند و از خداوند چه مي‌خواهد. راستي يادت باشد به موش كوچولو بگويي وقتي دعا مي‌كند حواسش جمع باشد

 

3. قصه مارمولک سبز کوچولو : مارمولک سبز کوچولو وقتی که روی صخره‌ای از تخم بیرون آمد. و به اطراف خود نگاه کرد و پرنده‌ها و ماهی ها و حیوانات دیگر را دید، خیلی دلش می‌خواست پرواز کند، شنا کند و مثل حیوانات دیگر حرکت کند. همة حیوانات به او کمک کردند، ولی او راضی نشد. به روی همان صخره برگشت و در زیر نور گرم آفتاب خوابش برد. آنگاه خوابی دید که او را از همه چیز آگاه کرد و مثل حیوانات دیگر از آفرینش خود راضی شد.


4. در جست و جوی خدا : سنجاب كوچك و تنها جز بي‌بي سكينه و درخت كاجش هيچ‌كس ‏را نمي‌شناخت. او هر روز مي‌شنيد كه بي‌بي سكينه در ‏خانه‌ كوچكش خداي بزرگ را صدا مي‌زند، ولي هيچ‌وقت كسي ‏جوابش را نمي‌دهد. سنجاب كه بي‌بي را خيلي دوست داشت ‏تصميم گرفت خودش برود و هرطور شده خدا را پيدا كند ‏و به خانه بي‌بي بياورد.‏ تصاوير زيباي كتاب نيز سفر سنجاب‌ كوچولو را به زبان ‏تصوير بيان مي‌كند.

شخصیت سازی در ادبیات کودک

شخصیت سازی

ادبیات کودک - ظرفیت ها و ظرافت ها

  مطلب چهارم : « شخصیت سازی » 

 

خلق شخصیت به پایداری ادبیات کمک شایانی می کند

شخصیت دون کیشوت در ادبیات اسپانیا ، پینوکیو در ادبیات ایتالیا ، سندباد درادبیات عرب و ...

نمونه هایی جالبی اند که این مدعا را اثبات می کند

نویسندگانی که شخصیتی را می سازند و به ادبیات کشورشان هدیه می دهند

خدمت بزرگی به فرهنگ و ادبیات کشورشان کرده اند

زیرا هم به ماندگاری ادبیات کشورشان کمک کرده اند

و هم به جهانی سازی آن

ادبیات کودک در  سرزمین عزیز ما نیاز شدیدی به شخصیت سازی دارد

شخصیت های جذاب و ماندگار و باور پذیر 

مرحوم منوچهر احترامی با خلق شخصیت « حسنی » کار بزرگی انجام داد

او شعرهای زیادی را با استفاده از شخصیت « حسنی » سرود

و توانست شخصیتی جذاب و بومی برای ادبیات کودک کشورمان بیافریند

اگر چه دیگران چنان که باید و شاید ، قدر شخصیت حسنی را ندانستند

و با استفاده های بی رویه و غیرهنرمندانه به این شخصیت دوست داشتنی آسیب زدند .

چند بیت از شعر معروف « حسنی نگو یه دسته گل » را در این جا می آورم

تا هم از شاعر بزرگوارش یادی کرده باشیم و هم از هنرنمایی او لذت ببریم: 

توی ده شلمرود

حسنی تک و تنها بود

حسنی نگو بلا بگو

تنبل تنبلا بگو

موی بلند ، روی سیاه

ناخن دراز ، واه واه واه!

نه فلفلی ، نه قلقلی نه مرغ زرد کاکلی

هیچکی باهاش رفیق نبود .....

 

فکر خوب

 

 فکر خوب  

ادبیات کودک - ظرفیت ها و ظرافت ها

  مطلب سوم : « فکر خوب » 

 

 کورنلیا فونکه ( corneliafunke) نویسنده کودک آلمانی که شهرت جهانی دارد ، در ابتدای وبلاگ شخصی اش جمله ی بسیار دقیق و عمیقی را نوشته است : 

« نقطه حیاتی شروع هر کتاب خوب ، یک فکر خوب است »

بدون شک این جمله کلید موفقیت هر نویسنده ی کودکی می تواند باشد

از این جمله چند نکته می توان برداشت کرد :

یک - نویسنده کودک باید اهل فکر باشد

دو - نویسنده کودک باید از منفی نگری و منفی بافی پرهیز نماید

سه - نویسنده کودک تا زمانی که فکر خوب به ذهنش خطور نکرده است دست به قلم نبرد

فکر خوب وقتی شکل بگیرد ، نقشه ی راهی خواهد شد برای آفرینش یک اثر خوب

البته اگر از منظر دینی به این جمله  توجه نماییم می توانیم بگوییم: 

از آن جا که خداوند بزرگ سرچشمه ی نیکی ها و زیبایی هاست

 نویسنده ی کودک هر اندازه ارتباطش با خدای بزرگ بیشتر باشد ، اندیشه اش زلال تر و زیباتر خواهد شد

 

 

سقای دشت کربلا

سقای دشت کربلا

 

 ماه درخشان زمین

یار وفادار حسین (ع)

سقای دشت کربلا

تنها علمدار حسین (ع)

 

هم بود بر دوشش عَلَم  

هم مشک در دستان او

دشمن هراسان گشته بود

از قدرت ایمان او

 

آمد کنارِ نهرآب

اما نزد بر آب، لب

آموخت بر اهل زمین

زیباترین درس ادب 

 

از زخم تیر و نیزه ها

کم کم تنش بی تاب شد

هم بر زمین افتاد عَلَم

هم مَشک او بی آب شد

 

افتاد آن سرو بلند

نزدیک نهر علقمه

از علقمه لبریزتر  

چشم حسین و فاطمه

خود زنی هنری!

                                               خودزنی هنری                  

 ادبیات کودک - ظرفیت ها و ظرافت ها

 مطلب دوم : «خود زنی هنری» 

 

آثار نویسندگان و شاعران بزرگ جهان را به طور کلی می توان به دو دسته تقسیم کرد :

الف – آثار قوی و ماندگار

ب – آثار متوسط

دلیل متوسط بودن آثار نویسندگان بزرگ چند چیز می تواند باشد

ممکن است مثل بعضی ها شتاب زده نظر دهیم و بگوییم که توانی بیشتر از این نداشته اند

برناردشاو (نمایشنامه نویس مشهور جهان ) جواب این پرسش را خیلی خوب داده است :

او در باره آثار شکسپیر می گوید :

« اگر از شکسپیر می پرسیدند بزرگترین نمایش تو کدام است ؟ شاید می گفت : هملت ،

ولی چون مردم اهل تشخیص نبودند و نمایش های محتاج به تعقل را نمی پسندیدند

و در ضمن از این راه پولی عاید صاحبان تالارهای نمایش و بازیگران و ...نمی شد ، گاهگاهی چیزهایی می نوشت که زندگی اش بچرخد! »

برنارد شاو در باره خودش هم می گوید :

من نیز مثل شکسپیر مجبور شدم نمایشنامه های بی مایه ای مانند « پیگمالیون » را بنویسم که دیگ بر سر بار بماند!

برناردشاو در ادامه سخنش از موتزارت و بتهوون به بزرگی یاد می کند و می گوید :

اگر این دو تمام عمر خود را به نوشتن تصنیف های عوام پسند می گذراندند شاید پولشان از پارو بالا می رفت

ولی چون این کار را نکردند نزدیک بود از گرسنگی تلف شوند.  

 در میان آثار نویسندگان و شاعران کودک نیز شاید بتوان همین قضیه را مشاهده نمود

اگر دیدید که قصه یا شعر یک نویسنده ی مشهور ، برخلاف انتظار است ، لطفاً زود قضاوت نکنید

در شرایطی که :

بعضی از ناشرین فقط کارهای بازار پسند را می پسندند!

و بعضی از خانواده ها مرعوب و مغلوبِ ظاهر کتاب می شوند!

و بعضی از ارزیابان توانایی تشخیص آثار فاخر را ندارند!

و بعضی از مسئولین فرهنگی حال و روز اهل ذوق و قلم را آن چنانکه باید و شاید در نمی یابند

بنده ی خدا نویسنده ی کودک

که نه رخشی غُرّان و نه شمشیری بُرّان و نه بازوانی پر توان دارد

چگونه می تواند از این هفت خوان عبور کند

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.پانزده گفتار : مجتبی مینوی

مثلث شیشه ای ادبیات دینی کودکان

مثلث شیشه ای ادبیات دینی کودکان                  

ادبیات کودک - ظرفیت ها و ظرافت ها

مطلب اول : «ادبیات دینی کودکان» 

 

هر یک از عناصر سه گانه این معجون عجیب :  « ادبیات » ، « دین » و « کودک»  

داستانی است بی پایان و میدانی پُر خوان .

مهم ترین دلیل ، حجم اندک کارهای گرانسنگی است که مثل جویباری زلال و ظریف مجبور است از لابلای حجم انبوه کارهای تکراری و ضعیف بگذرد تا کام ها  را سیراب کند و قلب ها را شاداب

دشواری انسجام بخشی به عناصر سه گانه مذکور و فقدان نقشه راهِ این بیشه تماشایی پیامدهایی را داشته است :

گروهی با خوف از «بد آموزی دین به کودکان» خود را کنار کشیده اند

گروهی به دلیل ترس از «خوانده نشدن اثر» میدان را خالی کرده اند

گروهی با پندار «جذاب نبودن سوژه های دینی» در این میدان گام  ننهاده اند.

گروهی به خیال انجام وظیفه و با دست هایی خالی از هنر و ادبیات با تولید انبوه آثار ضعیف و متوسط  ، بازارها را سیراب کرده اند و بازار پسندان را کامیاب!

گروهی  هنرمندان ماهرند و آثاری فاخر آفریده اند و خواسته اند دِین خود را به دین ادا کنند

اما به دلیل احاطه نداشتن به منظومه دین و دستکاری های غیر مجاز و بیش از حد حکایت های  دینی دشواری ها را بیشتر کرده اند.

در کنار این گروه ها ، دو گروه دیگر هم داریم : 

هنرمندانی که اطلاعات دینی خوب  و دین شناسانی که ذوق هنری خوبی دارند  

اما اشکال کار هر دو گروه  این است که به عنصر سوم این معجون و ضلع سوم این مثلث یعنی «کودک» احاطه ندارند و با دستاوردهای دل انگیز روانشناسی کودک در  حد نیاز آشنا نیستند

اگر در این روزگارِ شتاب آلودِ کم حوصله، نویسندگان پرحوصله ای پیدا شوند که به هر سه عنصر احاطه دارندباید پینه های دستانشان را بوسید و پروانه وار دورشان چرخید

اما تا زمانی که این گروه کمیاب ، یافت نشوند چه باید کرد؟

آیا باید دست روی دست گذاشت؟ پیشنهاد شما چیست ؟  

لطفاً نظر بدهید!

ارادتمند همه ی شما عزیزان هستم

سید محمد مهاجرانی  

حوزه و ادبیات دینی کودک و نوجوان

به نام خدا

حوزه و ادبیات دینی کودک و نوجوان

مروری بر تاریخچه توجه حوزه و روحانیت به ادبیات دینی کودکان و نوجوانان

گزارشی مختصر در باره تلاش هایی که روحانیون در عرصه ادبیات دینی کودک و نوجوان داشته اند ارائه می کنیم  تا یادی شده باشد از پیشکسوتانی که در شرایط سخت رژیم های وابسته تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان را از یاد نبرده اند و با تلاش و کوشش مسیر را برای نسل بعد از خویش هموار کرده اند

1.        شیخ عباس علی اسلامی : ایشان از مهم ترین شخصیت های روحانی فعال در عرصه کودک و نوجوان در عصر پهلوی است . ایشان در سال 1322 «جامعه تعلیمات اسلامی» را تاسیس می کند . مهم ترین فعالیت این مرکز ، تاسیس مدارس ابتدایی و متوسطه است . ایشان در سال ۱۳۲۹، در تهران و شهرستان‌ها ۱۳۲ باب مدرسه ابتدایی و متوسطه داشته که تا سال ۱۳۵۶تعدادشان به  183مدرسه می رسد. «جامعه تعلیمات اسلامی» از دو جهت به تقویت ادبیات دینی کودکان کمک کرد یکی کتاب های دینی و ادبی این مدرسه که با همکاری عده ای از فضلای حوزه مانند علامه  طباطبایی، شهید باهنر و دیگران تدوین می شود و دیگر مجله «تعلیمات اسلامی» که در ۱۳۳۱ هجری شمسی منتشر می شود.

2.شهید مطهری : در سال 1339 شهید مطهری جلد اول داستان راستان و در سال 1343 جلد دوم این مجموعه را می نویسد . از مقدمه جلد دوم معلوم می شود که ایشان قصد داشته این کار را ادامه دهد.

3. غلامرضا سعیدی (ره): ایشان هم در تالیف و هم ترجمه آثار ارزشمندی را برای نوجوانان خلق می کند.

4. مصطفی زمانی (ره) : است ایشان هم داستان هایی در باره زندگی پیامبران و هم داستان های اخلاقی می نویسد. از ویژگی های آثار ایشان آمیختن داستانی های دینی با تخیل ادبی و مسائل زندگی معاصر  و اوضاع سیاسی اجتماعی روز می باشد مثلاً کتاب «کودک نیل یا مرد انقلاب » ایشان که در باره حضرت موسی است از کتاب هایی بوده که نگهداری اش جرم بوده و هر که آن را داشته به زندان می رفته است.

5. آقای صحفی : ایشان کتاب هایی در باره داستان های قرآن می نویسد .

6. آقای عبدالکریم بی آزار شیرازی : کتاب های قرآنی با نگاه به علم روز می نویسد مانند کتاب «شهر زنبوران» که در باره سوره نحل است.

7. شهید بهشتی (ره) : شهید بهشتی کتاب «نماز چیست» را برای نوجوانان می نویسد.

8. آیت الله ابراهیم امینی :کتاب آموزش دین برای کودکان و نوجوانان را می نویسد.

9. شهید باهنر(ره) :کتاب خداشناسی برای نوجوانان می نویسد .

10. حضرت آیت الله مکارم شیرازی : که آثار فراوانی برای نسل جوان نوشته است کتاب «ده درس خداشناسی برای نوجوانان»  را می نویسد.

11. آقای میر ابوالفتح دعوتی : کتاب هایی در باره پیامبران و نیز آثار دیگر از جمله مجموعه «ببینیم و  بیندیشیم »می نویسند که در باره زیبایی های آفرینش است

12. آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی :کتاب آیین زندگی و درس های اخلاقی می نویسد که برای نوجوانان هم قابل استفاده بوده است

13. آقای مهدی پیشوایی : نیز در همین دوره برای نوجوانان کتاب می نویسد

14. سید هادی خسروشاهی : سر دبیر مجله پیک شادی می شود (مجله ای که طرح تاسیس آن از سوی آیت الله گلپایگانی (ره) مطرح شد)

15 . محمدی اشتهاردی (ره) : از سال پنجاه و هشت به بعد آثاری را برای کودکان و نوجوانان می نویسد که بسیار ساده و جذاب است

16. جناب آقای راستگو : ایشان از اوایل انقلاب هم در صدا و سیما برنامه اجرا می کند و هم   مرکز تربیت مربی کودک و نوجوانان را  راه می اندازد و افرادی را تربیت می کند که بعضا از نویسندگان و شاعران موفق می شوند.

لازم به ذکر است که در دوران پهلوی خصوصا پهلوی دوم بازار کتاب کودک و نوجوان پر بوده است  از کتاب هایی که نویسندگانش گرایش های مارکسیستی یا سکولار داشته اند و نیز کتاب هایی که اباحه گری و بهاییت و مسیحیت را ترویج می کرده اند بنابراین تلاش هایی که شهید بهشتی و شهید باهنر و روحانیون دیگر در تدوین کتاب های درسی انجام می دهند و نیز تلاش سایر روحانیون در عرصه نگارش کتاب برای کودکان و نوجوانان بسیار ارزشمند و ضروری بوده است .

پیروزی انقلاب اسلامی تحولی شگرف در عرصه رشد و شکوفایی ادبیات کودک خصوصا ادبیات دینی کودک و نوجوان دارد

در حوزه علمیه هم بحمدالله به موازات سایر سازمان ها و مراکز فرهنگی اتفاقات خوبی می افتد.

سال 69 مجله «سلام بچه ها» برای نوجوانان و در سال 73مجله «پوپک» برای کودکان از سوی دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم منتشر می شود و این ها اولین نشریات تخصصی حوزه علمیه قم برای  کودک و نوجوان بعد از پیروزی انقلاب هستند. مجموعه ی این اتفاقات  نقش بسیار اساسی و محوری داشته اند در تقویت و غنی سازی ادبیات دینی کودکان و نوجوانان .

منبع : تاریخ ادبیات دینی کودک و نوجوان ( سید علی کاشفی خوانساری)

 

 

روزهای زندگی

 

به نام خدا

روزهای زندگی

 حیاط قدیمی و درخت انگور و دیوارهای کاهگلی و تیرهای چوبی و دالان و حوض!

مادربزرگی سیده با دلی همیشه بهار و لب هایی لبریز از شعر و مثل و پند و قند!

پدری سخت کوش و خوش ذوق و اذان گو که در روزهای سرد زیر کرسی گرم می نشست وشعر هایی در مدح امام علی(ع) می خواند.

مادری سیده و مهربان که روبروی قالی های بلند قامت می نشست و شعر می خواند و ریشه می زد!

برادرانی که بیشتر از آلوچه و کلوچه  ، کتاب و مجله برایم می خریدند

خواهرانی ساده و صمیمی و هم بازی که شیرینی دوران کودکی را برایم چند برابر کردند 

آقای زندوکیلی معلم کلاس سوم و چهارم ابتدایی که همواره با شهد تشویق کام مرا شیرین می کرد

آقای افتخار زاده دبیر ادبیات سوم دبیرستان که با تشویق های شیرین و همیشگی اش مرا سر شوق می آورد

و خانه ای پراز کتاب های جوراجور ، دینی ، تاریخی ، اجتماعی ، دیوان ، رمان ، ...

و بعدها همسری دلسوز و صبور و فرزندانی دلساز و پر شور! که اولین خوانندگان شعرها و قصه هایم بوده  و هستند

همه ی این ها دست به دست هم دادند و به یاری ام آمدند تا مرا نیز در شهر شورانگیز شعر به عنوان شبه شاعر بپذیرند

 وبرای سیر دردریای دل انگیز داستان زورقی به ذوقم هدیه دهند و ...

اولین شعرهایم که از شما چه پنهان شبح شعر و شبه شعر بودند در سال شصت و سه خود نمایی کردند

سال شصت و پنج اولین شعر کودکم به دنیا آمد. (شعری برای کودکانی که هر لحظه منتظر آمدن موشک عراق اند )

اولین کتاب کودکم مجموعه ای است به نام « پیامبر عزیز ما » که سیره ی پیامبر خدا را با زبان شعر ترسیم می کند و همان گونه که امام سجاد (علیه السلام ) در یکی از دعاهایش (دعای دوم صحیفه) پیامبر خدا را مفتاح البرکة (کلید برکت) می نامد ، این مجموعه فتح بابی شد برای نگارش و سرودن آثار و مجموعه های دیگری که هر کدام به نوعی به مفاهیم دینی می پردازدند.

حضور  در حوزه علمیه قم که حقیقتاً چشمه ی  جوشان علم است کمک شگرف و شایانی به من کرد تا با منابع ناب دینی از نزدیک

آشنا شوم و بهتر بتوانم از دریای بی کران دین و قرآن ، گوهرهایی گران بها صید نموده و در اختیار خرد سالان و کودکان عزیز قرار دهم.

در این چند سال کتاب هایی در باره خداشناسی ، سیره پیامبر و اهل بیت (س) ، احکام ، اخلاق ، ایران شناسی ، حدیث شناسی و ... سرود ه یا نگاشته ام که بعضی از آن ها برای خردسالان و بعضی برای کودکان است.

امیدوارم خدای مهربان این ها را به عنوانی هدیه ای ناچیز از بنده ی بی چیزش بپذیرد .