شوق نا تمام
دوست عزیم دکتر علیرضا شایق مثل پرستوهای مهاجر از کویر دنیا به ساحل عقبی پر کشید
چه کوچ غم انگیزی!
قصه مهربانی هایش را هرگز از یاد نخواهیم برد
شعری را تقدیمتان می کنم که یکی از دوستانش سروده است
هر کس که شایق دیدار دلبر است
هر لحظه لحظه منتظر پیک کبریاست
شایق گذشت و چه داغی به جان گذاشت
چشمان ما به لطف کریمانه خداست
او زائر امام رضا(ع) بود و حتم دان
کامشب به باغ عدنِ خدا، میزبان رضاست
یارب به همسرش تو بده صبر و شکر را
ز آنرو که اجر صبر چه بی حد و انتهاست
شعری از: حجتالاسلام و المسلمین دکتر جوان آراسته
خدای بزرگ او شاگرد امام صادق(ع) و سرباز امام زمان(عج) بود
خودت دست نوازش بر سرش بکش و او را در عالم برزخ یار و مونس باش
تسلیتی از صمیم قلب به خانواده محترم و همسر داغدار و فرزندان گرامی اش
ارادتمند – سید محمد مهاجرانی
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم آبان ۱۳۹۳ ساعت 18:37 توسط سید محمد مهاجرانی
|