مثلث شیشه ای ادبیات دینی کودکان                  

ادبیات کودک - ظرفیت ها و ظرافت ها

مطلب اول : «ادبیات دینی کودکان» 

 

هر یک از عناصر سه گانه این معجون عجیب :  « ادبیات » ، « دین » و « کودک»  

داستانی است بی پایان و میدانی پُر خوان .

مهم ترین دلیل ، حجم اندک کارهای گرانسنگی است که مثل جویباری زلال و ظریف مجبور است از لابلای حجم انبوه کارهای تکراری و ضعیف بگذرد تا کام ها  را سیراب کند و قلب ها را شاداب

دشواری انسجام بخشی به عناصر سه گانه مذکور و فقدان نقشه راهِ این بیشه تماشایی پیامدهایی را داشته است :

گروهی با خوف از «بد آموزی دین به کودکان» خود را کنار کشیده اند

گروهی به دلیل ترس از «خوانده نشدن اثر» میدان را خالی کرده اند

گروهی با پندار «جذاب نبودن سوژه های دینی» در این میدان گام  ننهاده اند.

گروهی به خیال انجام وظیفه و با دست هایی خالی از هنر و ادبیات با تولید انبوه آثار ضعیف و متوسط  ، بازارها را سیراب کرده اند و بازار پسندان را کامیاب!

گروهی  هنرمندان ماهرند و آثاری فاخر آفریده اند و خواسته اند دِین خود را به دین ادا کنند

اما به دلیل احاطه نداشتن به منظومه دین و دستکاری های غیر مجاز و بیش از حد حکایت های  دینی دشواری ها را بیشتر کرده اند.

در کنار این گروه ها ، دو گروه دیگر هم داریم : 

هنرمندانی که اطلاعات دینی خوب  و دین شناسانی که ذوق هنری خوبی دارند  

اما اشکال کار هر دو گروه  این است که به عنصر سوم این معجون و ضلع سوم این مثلث یعنی «کودک» احاطه ندارند و با دستاوردهای دل انگیز روانشناسی کودک در  حد نیاز آشنا نیستند

اگر در این روزگارِ شتاب آلودِ کم حوصله، نویسندگان پرحوصله ای پیدا شوند که به هر سه عنصر احاطه دارندباید پینه های دستانشان را بوسید و پروانه وار دورشان چرخید

اما تا زمانی که این گروه کمیاب ، یافت نشوند چه باید کرد؟

آیا باید دست روی دست گذاشت؟ پیشنهاد شما چیست ؟  

لطفاً نظر بدهید!

ارادتمند همه ی شما عزیزان هستم

سید محمد مهاجرانی