شعر کودک و الهام از شاعران معاصر

 

از شعر شاعران بزرگ می توان الهام گرفت برای سرودن شعر کودک

دکتر ناتل خانلری شعری دارد در قالب پنج پاره با عنوان ماه در مرداب

اولین بیت شعر این است

آب آرام و آسمان آرام

دل زغم فارغ و روان پدرام

 

آقای رحماندوست با الهام از این شعر این شعر زیبا را سروده است

آب آبی و آسمان آبی است

موج دریای بیکران آبی است

 

آبی آرامش است، خوشحالی است

بال بال پرندگان آبی است

 

در زمستان سرد و بارش برف

رنگِ احساس این و آن آبی است

 

خنده آبی است، دوستی آبی است

دلِ پر مهرِ مهربان آبی است

 

غم، سیاه است و سرد و طولانی

غمِ کوتاهِ کودکان آبی است

 

شعر، یعنی خیالِ آبی رنگ

پیچ و خمهای داستان آبی است

 

آخرین حرفِ آبی‎‎ام این است:

بهترین رنگ این جهان آبی است!

داستانگونگی شعر

داستانگونگی شعر

 

گاهی شعر کودک ساختار داستانی ندارد

و گاهی ساختار داستانی دارد و داستانگون است

بعضی از کارشناسان شعر کودک معتقدند که زمانی کودک با شعر ویژه ی خود، ارتباط برقرار می کند

که شعر دارای سیر داستانی باشد.

حتی در حفظ کردن شعر توسط کودکان،داستانگونگی شاید تنها عامل مهمی باشد که موجب می شود، کودکان راحت تر و سریع تر به حفظ کردن اشعار کودکانه بپردازند

و شعرهایی در ذهن و زبان کودکان، همواره جاری است که دارای ساختار داستانی یا داستان وارگی باشد

یکی از بهترین نمونه های شعرهای داستانگون شعر « شیرین تر از پرواز »،

اثر استاد قدمعلی سرامی است .

این شعر داستانگون ، ماجرای تولد یک جوجه را بازگو می کند

و خیلی جذاب از ابتدای تولد جوجه شروع می کند

و ماجراهای دیگر را به تدریج مطرح می کند

این شعر در کتابی با همین نام از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است

شعر سپید برای کودک

شعر سپید برای کودک 

بیشتر شعرهایی که برای کودکان سروده شده و می شود در قالب مثنوی ، چارپاره ، قطعه و شعر نیمایی طبقه بندی می شوند

شاید شنیدن عبارتِ «شعر سپید برای کودک » برای خیلی ها مخصوصا کسانی که حوزه کاری شان ادبیات کودک نیست تازگی داشته باشد

جناب آقای علی اصغرسید آبادی دست به ابتکاری زده است و شعر سپید را هم به قالب های رایج شعر کودک اضافه کرده است و کتاب «بادکنک به شرط چاقو» ی ایشان که برای کودکان گروه سنی «ب» توسط نشر افق منتشر شده است از همین باب است

البته اگر از این زاویه نگاه کنیم که این کار نوعی ابتکار و تلاش برای نوآوری در شعر کودک است کاری ارزشمند است زیرا شعر کودک چند دهه است که در چارچوب چارپاره بیش از حد گیر کرده است!

ولی اگر از زاویه ای دیگربه این نوع شعرها نگاه کنیم

از آن جا که ریتم و موسیقی و قافیه و ردیف از ارکان شعر کودک به شمار می روند

و نقش ستون فقرات را برای شعر کودک بازی می کنند

و راز ماندگاری و پایداری شعر کودک اند ،

احتمال کمی می رود که شعر سپید بتواند در دنیای کودکان به عنوان شعر ، نقشی شیرین و دلنشین  ایفا کند

مگر این که نام دیگری غیر از شعر برایش انتخاب کنیم

ضمن تقدیر از تلاش و ابتکار ایشان یکی از شعرهای این کتاب را با هم می خوانیم

 «ای برف خوب

ای برف زیبا

بیا

بیا

بیا

آن قدر بیا

که فقط مدرسه ها تعطیل شود

نه سینماها

نه پارک ها

نه رستوران ها »

بهترین شعرهای کودک از بهترین شاعران کودک

به نام خدا 

با توجه به رواج شعرهایی که افراد مختلف برای کودکان می سرایند و طبعا بعضی قوی و بعضی ضعیف است و بعضی ها ممکن است نتوانند شعر خوب را از ضعیف تشخیص دهند تصمیم گرفتم بهترین شعرهای کودک را از شاعران مختلف در وبسایتم بیاورم . البته فعلا بدون نظم می آورم و انشاالله اگر عمری باشد آن ها را نظم خاصی خواهم داد

فهرست الفبایی شاعران 

قیصر امین پور 

غلامرضا بکتاش 

احمد خدا دوست

افشن علاء

وحید نیکخواه آزاد

 

 

 

..............................................................

قیصر امین پور :                    راز زندگی 

غنچه با دل گرفته گفت :
زندگی
لب زخنده بستن است
گوشه‌ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت
زندگی شکفتن است
با زبان سبز راز گفتن است
گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش می‌رسد
تو چه فکر می‌کنی ؟
راستی کدام یک درست گفته‌اند؟
من که فکر می‌کنم
گل به راز زندگی اشاره کرده ‌است
هرچه باشد او گل است
گل یکی دو پیرهن
بیشتر ز غنچه پاره کرده‌ است

 

احمد خدا دوست                          بابای آبی 

آسمون ، باباست 

بابای آبی 

خنده های او 

گرم و مهتابی 

 

زمین ، مامانه 

مامان خوشگل 

دوست داریم او را 

ما از ته دل 

 

هستند هر دو تا 

با ما مهربون 

مامان ، زمینه 

بابا  آسمون

 

 

غلامرضا بکتاش  :         لحظه های ماندگار

 

نقش بازی میکند

 

رود توی دره ها

 

ابر توی اسمان

 

موج روی صخره  ها

 

*

 

با صدابرداری اش

 

ازتمام سوژه ها

 

دیدنی تر کرده است

 

جلوه های ویژه را

 

*

 

خوب دقت کن ببین

 

لحظه های آن بجاست

 

لحظه های ماندگار

 

کارگردانش خداست

 

*

 

 

 

 

 

 

  وحید نیکخواه آزاد :                                     خانواده

مانند دست است، هر خانواده

هر کس یک انگشت، در خانواده


بابا در این دست، انگشت شست است

او که نخستین  انگشت دست است


انگشت دیگر، یعنی نشانه

او مادر ماست، خانم خانه!


انگشت دیگر، یعنی برادر

این‌جا نشسته پهلوی مادر


پس این یکی چیست؟ انگشت دیگر

آری درست است، او هست خواهر


من هستم آخر، انگشت کوچک

انگشت‌ها را دیدیم تک تک


ما پنج انگشت هستیم با هم

با هم شریکیم در شادی و غم


گرچه جداییم ما پنج انگشت

چون جمع گردیم هستیم یک مُشت

 

 

    افشین علاء  :                                           دارا انار دارد 

 یک عمر خوانده بودیم  

دارا انار دارد

 در دست کوچک خود

 سارا انار دارد

 

 ما مشق می‌نوشتیم

 با شور و شادمانی

 غافل از اینکه دارا

 حتی نداشت نانی

 

 سارا گلوله‌ای خورد

 وقتی شعار می‌داد

 هنگام مرگ خونش

 بوی بهار می‌داد

 

 در دست‌هایش امروز

 دارا تفنگ دارد

با دشمنان سارا

 او قصد جنگ دارد

 

دارا که مشق ما بود

 در جبهه‌هاست امروز

 درس شجاعت او

 سرمشق ماست امروز

 

 

روزهای زندگی

 

به نام خدا

روزهای زندگی

 حیاط قدیمی و درخت انگور و دیوارهای کاهگلی و تیرهای چوبی و دالان و حوض!

مادربزرگی سیده با دلی همیشه بهار و لب هایی لبریز از شعر و مثل و پند و قند!

پدری سخت کوش و خوش ذوق و اذان گو که در روزهای سرد زیر کرسی گرم می نشست وشعر هایی در مدح امام علی(ع) می خواند.

مادری سیده و مهربان که روبروی قالی های بلند قامت می نشست و شعر می خواند و ریشه می زد!

برادرانی که بیشتر از آلوچه و کلوچه  ، کتاب و مجله برایم می خریدند

خواهرانی ساده و صمیمی و هم بازی که شیرینی دوران کودکی را برایم چند برابر کردند 

آقای زندوکیلی معلم کلاس سوم و چهارم ابتدایی که همواره با شهد تشویق کام مرا شیرین می کرد

آقای افتخار زاده دبیر ادبیات سوم دبیرستان که با تشویق های شیرین و همیشگی اش مرا سر شوق می آورد

و خانه ای پراز کتاب های جوراجور ، دینی ، تاریخی ، اجتماعی ، دیوان ، رمان ، ...

و بعدها همسری دلسوز و صبور و فرزندانی دلساز و پر شور! که اولین خوانندگان شعرها و قصه هایم بوده  و هستند

همه ی این ها دست به دست هم دادند و به یاری ام آمدند تا مرا نیز در شهر شورانگیز شعر به عنوان شبه شاعر بپذیرند

 وبرای سیر دردریای دل انگیز داستان زورقی به ذوقم هدیه دهند و ...

اولین شعرهایم که از شما چه پنهان شبح شعر و شبه شعر بودند در سال شصت و سه خود نمایی کردند

سال شصت و پنج اولین شعر کودکم به دنیا آمد. (شعری برای کودکانی که هر لحظه منتظر آمدن موشک عراق اند )

اولین کتاب کودکم مجموعه ای است به نام « پیامبر عزیز ما » که سیره ی پیامبر خدا را با زبان شعر ترسیم می کند و همان گونه که امام سجاد (علیه السلام ) در یکی از دعاهایش (دعای دوم صحیفه) پیامبر خدا را مفتاح البرکة (کلید برکت) می نامد ، این مجموعه فتح بابی شد برای نگارش و سرودن آثار و مجموعه های دیگری که هر کدام به نوعی به مفاهیم دینی می پردازدند.

حضور  در حوزه علمیه قم که حقیقتاً چشمه ی  جوشان علم است کمک شگرف و شایانی به من کرد تا با منابع ناب دینی از نزدیک

آشنا شوم و بهتر بتوانم از دریای بی کران دین و قرآن ، گوهرهایی گران بها صید نموده و در اختیار خرد سالان و کودکان عزیز قرار دهم.

در این چند سال کتاب هایی در باره خداشناسی ، سیره پیامبر و اهل بیت (س) ، احکام ، اخلاق ، ایران شناسی ، حدیث شناسی و ... سرود ه یا نگاشته ام که بعضی از آن ها برای خردسالان و بعضی برای کودکان است.

امیدوارم خدای مهربان این ها را به عنوانی هدیه ای ناچیز از بنده ی بی چیزش بپذیرد .

 

 

 

اولین گام

بسم الله الرحمن الرحیم

بنا بر درخواست دوستان برای معرفی آثار این وبلاگ را با یاری خدای متعال ایجاد نمودیم.

تصویر نمایشگاه قرآن

 آدرس http://mohajerani14.ir  نیز مربوط به همین وبلاگ است.