حد خیال

به نام خدا

 حد خیال

 

در شعر کودک می توان از آرایه های ادبی بهره برد

آرایه های ادبی اگر قابل فهم برای کودکان باشد شعر را جذاب تر می کند

بارزترین آرایه های ادبی تشبیه و استعاره اند

نکته خیلی مهم این است که هنگام استفاده از تشبیه و استعاره مطمئن باشیم

که آیا این دو را کودک درک می کند یا نه ؟

اگر درک نکرد این آرایه ها به جای آن که شعر را بیارایند و زییاتر کنند

از ارزش شعر می کاهند و به گیج شدن کودک کمک می کنند! 

 

استاد کیانوش در کتاب « شعر کودک در ایران » مطلبی را از قول « می هیل آربوتنات » نویسنده و منتقد معروف ادبیات کودک نقل کرده است

آربوتنات می گوید : صنایع بدیعی در شعر ، کودک را گیج می کند

مثلا اگر در شعر بگوییم شیرِ تندر غرید

کودکان ممکن است تصور کنند که شیر جنگل سرش را بالا گرفت و برای تندر غرش کرد

یا اگر در شعرمان ستارگان را به گل های مروارید تشبیه کنیم

کودکان ممکن است تصور کنند که در آسمان هم گل های مروارید می روید

 

 

 

هنر نمای با فعل مرکب

یا لطیف

 

هنر نمایی شاعرانه با فعل مرکب

 

استاد محمود کیانوش شعری دارد به نام پرواز

او انصافا در این شعر زیبا با دوفعل مرکبِ ( باز کردن و پرواز کردن) هنرنمایی کرده است

چهار چهارپاره گفته و در هر کدام این دو فعل را به کار برده است

در نگاه اول شاید تکرار به نظر برسد

ولی با نگاه عمیق تر هنر نمایی او معلوم می شود

:

گفتم کبوترجان بیا

این بال‌ها را باز کن

در آسمان نیلگون
پرواز کن، پرواز کن

 

تا دست را بر هم زدم
او بال‌ها را باز کرد

در آسمان نیلگون
شاد و سبک پرواز کرد

 

از جلوه‌ی پرواز او
گویی دل من باز شد

همراه او چشمان من
در گردش و پرواز شد

 

پرواز شادی‌بخش او
شادی به جانم باز داد

جان مرا در آسمان
همراه خود پرواز داد

 

قافیه غنی قافیه فقیر

بسم الله الرحمن الرحیم

قافیه های غنی و فقیر

استاد محمود کیانوش درکتاب « شعر کودک در ایران » که از اولین کتاب های نظری در حوزه ادبیات کودک است در باره قافیه در شعر کودک بحث جالب و جذابی دارد

به نظر او قافیه هایی که در شعر کودک به کار می روند به دو دسته تقسیم می شوند  :

یک – قافیه های فقیر

دو – قافیه های غنی

فقیرترین قافیه ها، قافیه های یک هجایی با مصوت کوتاه هستند مانند : زَد ، بَد ، سَد و ....

اگر کلمه ی یک هجایی مصوت بلند داشته باشد از فقر قافیه کاسته می شود اگر چه هنوز فقیر است مانند زاد و داد و باد و ...

در کلمه های سه هجایی و بالاتر قافیه ها غنی اند مخصوصا اگر با مصوت بلند همراه باشند مانند روزگار و آموزگار

یکی از راه های رهایی از قافیه های فقیر – در جایی که ناچار از کاربرد آن ها هستیم – این است که قافیه را با ردیف همراه کنیم

شاعران بلند پایه مانند حافظ و سعدی و مولوی همین کار را کرده اند

خود کیانوش شعری دارد که برای رهایی از کاربرد قافیه فقیر از ردیف « شُد » بهره برده است

از کوه های پر برف            باد بهار پا شد

بر اسب ابر هِی زد             کالسکه ی هوا شد