شعر جالبی از خانم سقلاطونی

شعری جالب از خانم سقلاطونی

 

به نام خدا

 شعر جالبی از خانم مریم سقلاطونی خواندم با عنوان «جمله »

این شعر در کتاب « هشت بهار سرخ » آمده است که مجموعه شعر دفاع مقدس است

اگر چه خانم سقلاطونی غزل سراست و برای جوانان شعر می نویسد

اما این شعر ایشان برای کوکان و نوجوانان هم جذاب است به دو دلیل :

یک : ساختار غزل داستانی است

 یعنی داستانی کوتاه در قالب یک غزل بیان شده است که بسیار زیبا و ابتکاری است

دو : موضوع شعر کودک است ( فرزند شهید )

این شعر را تقدیم تان می کنم

 

این بار با - ستاره  و شب - جمله ای بساز!

سارا اشاره کرد به آن راه دوردست :

ده سال می شود پدرم رفته آسمان

خانوم اجازه! رفته ولی برنگشته است!

خانوم خنده ای زد و پرسید : دخترم

در جمله های ناقص ات اصلاً ستاره هست؟

ترسیده بود نمره اش این بار کم شود

خانوم .... شب ... دومرتبه بالا گرفت دست

خانوم اجازه! صبح و شب ما یکی شده است

خانوم اجازه! خانه ی ما بی ستاره است

 

دکتر حداد عادل و شعری برای نوجوانان

دکتر حداد عادل و شعری برای نوجوانان :

دیوان اشعار دکتر حداد عادل با عنوان « هنوز هم » توسط انتشارات سوره مهر چاپ شده است

دیوان ایشان ، دو نوع تقسیم بندی دارد :

تقسیم بندی قالبی : غزل ‌، قصیده‌ ،  قطعه‌ ،  رباعی‌

تقسیم بندی موضوعی : بهاری‌ها ، بارانی‌ها ، دوستانه‌ها و شوخ‌طبعی‌ها

یکی از قطعه های ایشان را که برای نوجوانان جذاب است تقدیم تان می کنم

البته  احساس می کنم شعر ایشان در عین جذاب بودن قابل نقد است  و در پایان اشاره می کنم 

 

به رودی گفت مردابی گل‌آلود
اگر رخصت دهی، دارم سوالی

چرا من تیره‌رنگ و تیره‌روزم،
تو پاک و روشن و صاف و زلالی؟

جوابی داد بس سنجینده و نغز
در آن هنگامه آشفته حالی

بگفتا: راه و رسم من گذشت است
ندارم از کسی در دل ملالی

 

این که اندیشمندی مثل آقای دکتر حداد عادل با همه اشتغالات فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و مدیریتی باز طبع شعری روان دارند بسیار ارزشمند است 

این شعر نیز ابتکاری است و تضاد ایستایی مرداب و پویایی رود و نیز 

گذشتن رود را نماد « گذشت » و ایثار گرفتن انصافاً جالب است درعین حال این شعر اشکالاتی هم دارد 

 

نقد شعر : 

1.مرداب ها نوعا گل آلود هستند و این وصف اضافه است .می توانست وصف دیگر بیاورد مانند

به رودی گفت مردابی کهنسال

2.مصراع چهارم ، چهار صفت مترادف در یک مصراع آمده است  : پاک ، روشن ، صاف ، زلال

این جالب نیست . می توانست بگوید : تو مثل چشمه ، زیبا و زلالی

3. جوابی داد بس سنجینده و نغز : قرار گرفتن دو سین در کنار هم جالب نیست

4. در آن هنگامه آشفته حالی : معلوم نیست که این جمله وصف رود است یا مرداب

چینش کلام به گونه ای است که گویا زبال حال رود است ولی روشن است که منظور شاعر ، زبان حال مرداب است

5. بگفتا : کلمه « بگفتا » از الفاظ  مهجور است 

     از طرف دیگر در بیت قبل گفته شده « جوابی داد » بنابراین کلمه « بگفتا » زائد است 

6. مرداب به رود می گوید : اگر رخصت دهی .... پس خیلی متواضع و با ادب است 

 و نیز خودش به تیره رنگی و تیره روزی خود اعتراف می کند پس مغرور هم نیست 

یا این اوصاف ، این مرداب خیلی هم بد نیست

 

 

 

 

 

زینت پدر

زینت پدر 

شب جانسوز رحلت حضرت زینب (س) است 

یار وفادار و همدل و همراه  و همراز  سالار شهیدان کربلا 

همان کسی که قلم علم و زبان هنر از وصفش عاجز است 

مزار نورانی اش در حال حاضر مثل مزار امام حسین(ع) در عهد حکومت بعثیان است 

آن روز بعثیان و امروز تکفیریان عراق و سوریه بلای جان شیعیان شده اند 

در مجموعه بهترین مادران که به لطف خدا نزدیک است چاپ شود یک جلد آن را به این بانوی عزیز اختصاص داده ام یک بخش از آن کتاب را تقدیمتان می کنم :

 

مادر دو شهید

دوتا پسر داشت به نام های « عون » و « محمد »

وقتی کاروان کربلا از مدینه حرکت کرد هر دو پسرش همراه او بودند.

روز عاشورا ابتدا یاران امام حسین(ع) به میدان رفتند و جانانه نبرد کردند و به شهادت ر سیدند.

بعد نوبت به جوانان بنی هاشم رسید . یعنی جوانانی از نسل پیامبر و ابو طالب 

دو جوان قهرمان حضرت زینب(س) نیز از جوانان بنی هاشم بودند

آن ها برای خداحافظی خدمت مادر عزیزشان رسیدند

و حضرت زینب (س) صورت تابناک جوانانش را بوسید و آن ها را به میدان فرستاد

 جوانان قهرمان مثل شیر با قدرت و شجاعت به سوی دشمنان خدا تاختند

و بسیاری از آنان را بر خاک هلاکت انداختند

و سر انجام هر دو مثل دو شاخه ی گل سرخ پر پر شدند و بر خاک افتادند.