به نام خدا

روزهای زندگی

 حیاط قدیمی و درخت انگور و دیوارهای کاهگلی و تیرهای چوبی و دالان و حوض!

مادربزرگی سیده با دلی همیشه بهار و لب هایی لبریز از شعر و مثل و پند و قند!

پدری سخت کوش و خوش ذوق و اذان گو که در روزهای سرد زیر کرسی گرم می نشست وشعر هایی در مدح امام علی(ع) می خواند.

مادری سیده و مهربان که روبروی قالی های بلند قامت می نشست و شعر می خواند و ریشه می زد!

برادرانی که بیشتر از آلوچه و کلوچه  ، کتاب و مجله برایم می خریدند

خواهرانی ساده و صمیمی و هم بازی که شیرینی دوران کودکی را برایم چند برابر کردند 

آقای زندوکیلی معلم کلاس سوم و چهارم ابتدایی که همواره با شهد تشویق کام مرا شیرین می کرد

آقای افتخار زاده دبیر ادبیات سوم دبیرستان که با تشویق های شیرین و همیشگی اش مرا سر شوق می آورد

و خانه ای پراز کتاب های جوراجور ، دینی ، تاریخی ، اجتماعی ، دیوان ، رمان ، ...

و بعدها همسری دلسوز و صبور و فرزندانی دلساز و پر شور! که اولین خوانندگان شعرها و قصه هایم بوده  و هستند

همه ی این ها دست به دست هم دادند و به یاری ام آمدند تا مرا نیز در شهر شورانگیز شعر به عنوان شبه شاعر بپذیرند

 وبرای سیر دردریای دل انگیز داستان زورقی به ذوقم هدیه دهند و ...

اولین شعرهایم که از شما چه پنهان شبح شعر و شبه شعر بودند در سال شصت و سه خود نمایی کردند

سال شصت و پنج اولین شعر کودکم به دنیا آمد. (شعری برای کودکانی که هر لحظه منتظر آمدن موشک عراق اند )

اولین کتاب کودکم مجموعه ای است به نام « پیامبر عزیز ما » که سیره ی پیامبر خدا را با زبان شعر ترسیم می کند و همان گونه که امام سجاد (علیه السلام ) در یکی از دعاهایش (دعای دوم صحیفه) پیامبر خدا را مفتاح البرکة (کلید برکت) می نامد ، این مجموعه فتح بابی شد برای نگارش و سرودن آثار و مجموعه های دیگری که هر کدام به نوعی به مفاهیم دینی می پردازدند.

حضور  در حوزه علمیه قم که حقیقتاً چشمه ی  جوشان علم است کمک شگرف و شایانی به من کرد تا با منابع ناب دینی از نزدیک

آشنا شوم و بهتر بتوانم از دریای بی کران دین و قرآن ، گوهرهایی گران بها صید نموده و در اختیار خرد سالان و کودکان عزیز قرار دهم.

در این چند سال کتاب هایی در باره خداشناسی ، سیره پیامبر و اهل بیت (س) ، احکام ، اخلاق ، ایران شناسی ، حدیث شناسی و ... سرود ه یا نگاشته ام که بعضی از آن ها برای خردسالان و بعضی برای کودکان است.

امیدوارم خدای مهربان این ها را به عنوانی هدیه ای ناچیز از بنده ی بی چیزش بپذیرد .