خانه ی خدا در کوچه ی ماست
خانه ی خدا در کوچه ی ماست
مساجد ، خانه های خدا در روی زمین اند
و سرشار از معنویت و صمیمیت
نزدیک چهار صد حدیث در باره مسجد داریم
و هر کدام به نوعی به زیبایی های این خانه ی با صفا اشاره می کند
«خانه ی خدا در کوچه ی ماست» 24 داستان خیال انگیز بامحوریت احادیث مسجد است
این کتاب به تازگی (آذر 92) از سوی دارالحدیث منتشر شده است
یکی از این داستان ها را تقدیمتان می کنم :
عبادت با پشتی!
داخل مسجد رفتم . هنوز وقت اذان نشده بود. بچه ها توی مسجد بودند.
رضا قرآن می خواند
مجید نماز مستحبی می خواند.
شعیب کتابِ «داستان های پیامبر» را می خواند.
جواد مشغول دعا کردن بود و حمید داشت قرآن ها را مرتب می کرد.
کنار دیوار نشستم و به پشتی تکیه دادم.
حمید مثل همیشه لبخند زنان به طرفم آمد:
به جای این که بیکار بشینی بهتره یه کاری بکنی. نمازی ، دعایی ، قرآنی این جا جای عبادته داداشی!
پیرمردی که نزدیک من نشسته بود به حمید گفت : ایشون هم مشغول عبادته!
حمید گفت : عبادت؟! تکیه زده به پشتی و همین جوری بیکار نشسته این دیگه چه جور عبادتی یه پدر جون؟!
پیرمرد گفت : پیامبر خدا می فرمایند : « کسی که در مسجد نشسته و منتظر نماز است همین کارش عبادت است» (10)
حمید آرام روی شانه هایم زد : داداش! تکیه بده و راحت باش ببخش که مزاحم عبادتت شدم !