غدیر برای کودکان
داستان غدیر داستانی آسمانی است
و آن قدر شیرین و شنیدنی و ارزشمند
که هر قدر درباره اش بنویسند و بسرایند باز کم است
تعداد کتاب هایی که در این موضوع برای کودکان نوشته اند زیاد است
و افسوس که فرصت نداشته ام همه را بخوانم
دوست بسیار عزیزم آقای حیدری ابهری چند سال پیش نوشت کتابی نوشت به نام « یک روز در غدیر خم »
که با استفاده از شخصیت خبر نگار نگاهی نو به غدیر دارد و کاری ابتکاری و جذاب است
چند سال پیش خدا توفیق داد و کتاب « ده کودک ده فکر » را نوشتم
که آن هم نگاهی نو در معرفی غدیر بود
دیروز کتاب جالبی را خواندم به نام « جشن بزرگ برکه »
اثر دوست عزیزم آقای علی باباجانی
انصافا کاری ابتکاری و جذّاب در معرفی غدیر است
بازیگران و شخصیت های این کتاب همه موجودات طبیعت اند : نسیم و پرنده و درخت و برکه و ...
که همه بی صبرانه منتظر رسیدن پیامبرخدا و امیرمؤمنان به سرزمین غدیر اند.
صمیمیت و روانی و طراوت واژه ها و نیز تصویرسازی جذاب این کتاب
همه و همه دست به دست همه داده اند تا کاری فاخر خلق شود
عباراتی از بخش آخر این کتاب را برایتان می آورم :
نسیم به برکه گفت : خوش به حالت! اسم تو ماندنی شد
من هر جا بروم می گویم که پیامبر در غدیر ، علی را جانشین خودش معرفی کرد
برکه شاد شد. درخت ها شاخه و برگ های خود را تکان دادند.
درخت اول گفت : کاش من برکه ی غدیر بودم
برکه گفت : خُب تو هم سایه ات را به پیامبر و یارانش بخشیدی
ما همه با هم هستیم و این خاطره را نباید فراموش کنیم.
این کتاب را نشر بهار دلها منتشر کرده است