کودکان سوریه

کودکان سوریه 

کم کم بوی ماه مهر به مشام می رسد

کودکان ایران دغدغه ی مدرسه مدل بالا دارند

و کودکان سوریه دغدغه یک چهاردیواری امن!

کودکان ایران به دنبال دفترهایی با طرح جدید

و کودکان سوریه دفترهای نیم سوخته ی خود را از لای آوارها بیرون می کشند

مادران ایرانی نگران اند که کودکشان لواشک و آلوچه غیر بهداشتی نخورند

و مادران سوریه نگران اند که کودکانشان تیر و ترکش نخورند

 کودکان ایران صدای زنگ مدرسه می شنوند

و کودکان سوریه صدای بمب و آژیر آمبولانس 

کودکان ایرانی تاریخ تلخ جنگ ها را صفحه صفحه می خوانند 

و کودکان سوریه طعم تلخ جنگ را لحظه لحظه می چشند

خدا نابود کند آمریکای جنایت کار و اسرائیل ستمکار و آل سعود مکار را

که همگی چنگال های ننگین شان به خون مظلومان سوریه و عالم آغشته است

به امید رسیدن روزی که کودکان مظلوم سوریه و عراق و یمن 

در آسمانی خالی از هواپیمای جنگی و پهباد و بمب و دود و بوی باروت ،

بادبادک هایشان را هوا کنند 

بادبادک هایی با طرح لبخند و شادی!

آمپول و قهقهه

آمپول و قهقهه! 

به نام خدای مهربان 

فیلم کوتاهی در دنیای مجازی دیدم : 

پرستار یا پزشکی می خواهد به کودک یک ساله آمپول بزند 

و کودک بر خلاف کودکان دیگر که به شدت می گریند ، به شدت می خندد!!

به راستی راز این کار چیست؟ 

جواب آن خیلی ساده و یک کلمه است : « مهارت » 

مهارت پزشک یا پرستار : 

« پیش از آن که سوزن تیز و ترسناک خویش را در پوست و گوشت لطیف طفل فرو کند 

با شکلک در آوردن و تقلید صدای حیوانات و ... کودک را می خنداند »

آری هر کس کار خود را بلد باشد سخت ترین کارها را به آسانی انجام می دهد . 

مشکل اصلی ما چند چیز است : 

کمبود حوصله ،

کمبود دلسوزی ،

کمبود دقت ، 

و کمبود مهارت! 

پروین دولت آبادی و علامه طباطبایی

پروین دولت آبادی  و علامه طباطبایی

مرحوم علامه طباطبایی بحث دقیق و عمیقی دارند به نام « اخلاق توحید محور »

بیان ساده این دیدگاه این است که

« کسی که خدای مهربان در زندگی اش حضور دائمی دارد و در تمام صحنه ها و لحظه ها به یاد اوست هرگز رفتارهای ناپسند در سرزمین قلبش نخواهد رویید! »

و تربیت و رشد و ترقی این شخص خیلی آسان است

در مقابل ، کسانی را داریم که در طول و عرض زندگی خویش بارها از حریم امن خدای متعال فاصله می گیرند و برای همین به راحتی گرد رفتارهای ناپسند می گردند و سرزمین قلبشان سرشار از خارهای خُلق و خوی ناپسند می شود.

و مربیان اخلاقی چه قدر باید زحمت بکشند و خون دل بخورند تا این خارها را ریشه کن کنند!

مرحوم پروین دولت آبادی که از پیشکسوتان شعر کودک است و عمر خویش را وقف تربیت کودکان کرد شعر زیبایی در باره خدا و ایمان دارد

شاه بیت این شعر ، بیت فوق العاده زیبایی است که همه ی حرف مرحوم علامه طباطبایی را خود جمع کرده است :

دل ما اگر جایگاه خداست           یقین دان که از تیرگی ها جداست

 بنده تا کنون شعری ندیده ام که به این راحتی بتواند همه ی حرف علامه را در بر داشته باشد.

شادی روح مرحوم علامه و بانو دولت آبادی  فاتحه و صلوات 

خدای ما چه جوریه

« خدای ما چه جوریه » پر مخاطب ترین کتاب کودک نمایشگاه قرآن 

 

مجموعه ی « خدای ما چه جوریه » به لطف خدا در نمایشگاه کتاب امسال (1395) رونمایی شد و در نمایشگاه قرآن امسال هم استقبال خوبی از آن شد 

این مجموعه 20 جلد است و و هر جلد یکی از صفات خدای مهربان را برای خردسالان بیان می کند 

به گزارش ستاد خبری بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم، "خدای ما چه جوریه " عنوان چاپ اول کتاب حوزه کودک و نوجوان است که از سوی انتشارات قدیانی در بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم عرضه شده است.این کتاب شامل مطالبی در باره صفات خداوند است و دارای این موضوعات است : خدا هیچ وقت خسته نمی شود، خدای ما به همگان کمک می کند، خدای ما زبان حیوانات را می فهمد، خدای ما بر همه کارها تواناست، خدای ما همیشه بوده و هست و ....

این کتاب به زبان ساده و کودکانه برای خردسالان  درباره خدا سخن می گوید.

گفتنی است،"خدای ما چه جوریه " پر مخاطب ترین کتاب کودک در نمایشگاه قرآن امسال است

رشد کمی و کیفی ادبیات کودک

رشد کمی و کیفی ادبیات کودک 

حجت الاسلام سیدمحمد مهاجرانی از نویسندگان کودک و نوجوان در پاسخ به این سوال که

« آیا ادبیات کودک و نوجوان توانسته است در سال های اخیر به رشد مطلوبی برسد؟ » به خبرنگار شبستان گفت:

می توان ادبیات کودک را به دو قسمت تقسیم کرد. ادبیات کودک به معنای عام و ادبیات دینی کودکان.

خوشبختانه ما در هر دو قسمت پیشرفت های چشمگیر و ملموسی داشته ایم.

ما در ادبیات کودک و نوجوان هم در حوزه قصه و هم در حوزه شعر پیشرفت داشتیم.

شاخصه ها و نشانه هایی این رشد کمی و کیفی و پیشرفت را نشان می دهد :

 زمانی تعداد کتاب هایی که برای کودکان و نوجوانان چاپ می شد، اندک بود

اما در حال حاضر هر سال تعداد زیادی کتاب برای گروه سنی کودک و نوجوان چاپ می شود.

زمانی سبک های نویسندگی محدود بود. امروزه هر نویسنده بنا بر ذوق و سلیقه خود سبکی دارد. این افزایش سبک به  خاطر افزایش تعداد نویسندگان اتفاق افتاده است

 زمانی نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان کم بودند اما امروزه افراد متعددی برای کودکان و نوجوانان می نویسند و شعر می گویند.

به طور طبیعی تعداد نویسندگان باعث افزایش تولید آثار خوب در حوزه ادبیات کودک و نوجوان می شود.

تنوع قالب های شعری هم برای گروه سنی کودک و نوجوان زیاد شده است.

 تنوع سوژه ها و موضوعات دلیل دیگری برای رشد ادبیات کودک و نوجوان است . در گذشته در خیلی از موضوعات، کتاب برای کودکان و نوجوانان نداشتیم اما اکنون در اکثر موضوعات برای گروه سنی کودک و نوجوان کتاب داریم.

 تخصصی شدن نویسندگان شاخص دیگری برای پیشرفت ادبیات کودک و نوجوان است.

زمانی هر کسی که احساس مسئولیت می کرد دست به قلم می شد اما الآن تا حد زیادی این کار تخصصی شده است .

 سبک های تصویرگری نیز بسیار متنوع شده است . در حال حاضر ما صدها تصویرگر بسیار ماهر و توانا داریم و هر کدام سبک و سلیقه خاص خود را  دارد.

 

 

کتاب دل انگیز « از تو می خواهم خدا »

کتابِ دل انگیز « از تو می خواهم خدا »

 

خانم فریبا کلهر نویسنده ی توانا و نام آشنای کودکان و نوجوانان کتاب جالبی  دارد

با نام « از تو می خواهم خدا »

این کتاب را « موسسه نشر شهر» منتشر کرده است .

کتاب ایشان بسیار ابتکاری است

و بسیار عبیر آمیز و شعف انگیز

این کتاب هفتاد و دو صفحه دارد و شامل « شصت و شش دلنوشته » است

هر دلنوشته با عنوان « خداوندا » آغاز می شود 

هر دلنوشته در یک صفحه آمده است و با تصاویر صمیمی آقای رضا مکتبی آراسته شده است

دلنوشته ها بسیار روان است و مورد پسند کودک و نوجوان!

حال که نسیم دلگشای ماه خدا وزیدن گرفته است

به جاست که یکی از دلنوشته های زیبای ایشان را تقدیمتان نمایم :

 

خداوندا

ای آیینه ی خوبی ها!

ای مهربان!

ای که آب را آیینه ی ماه کرده ای

و دریا را آیینه ی آسمان

و مؤمن را آیینه ی مؤمن!

قلب مرا هم آیینه ی خودت کن

خداوندا

آیینه ی قلبم را غبار پوشانده است

یاری ام کن تا با یاد تو

درخشانش کنم.

                      آمین     

جشنواره مردمی انتخاب کتاب

برگزيدگان جشنواره‌ «جایزه مردمی کتاب» معرفی شدند

کتاب «عطر گل سرخ» دوباره جایزه آورد

سال گذشته خانم مرضیه صادقی به خاطر تصویرگری این کتاب نفر اول شد

و امسال به لطف خدا و امام حسین(ع) متن این کتاب برنده جایزه مردمی شد

 تاریخ انتشار : چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۱۵

 به گزارش خبرگزاری کتاب ایران آيين اختتاميه جشنواره‌ «جایزه مردمی کتاب» با حضور جمعي از مديران فرهنگي در عصر چهار شنبه ( 5 خرداد )در مجموعه فرهنگی ايوان شمس برگزار شد.

بر اين اساس 6 عنوان كتاب در جشنواره «جایزه مردمی کتاب» در 6 بخش مجزا  قدرداني شدند

بخش ديني«قصه عاشورا»، نوشته پرويز اميني از انتشارات وزيري
بخش انقلاب و دفاع مقدس«خط تماس»، نوشته محمدرضا بايرامي، از سوی انتشارات فاتحان
بخش رمان«پنجشنبه فيروزه‌اي»، نوشته سارا عرفاني، از سوي انتشارات كتاب نيستان
بخش شعر: «شاهنامه»، نوشته محمد حسيني، از سوي انتشارات بنگاه ترجمه و نشر كتاب پارسه
بخش داستان كوتاه«در دهان اژدها»، نوشته محمدرضا زماني، از سوي انتشارات نگاه
بخش كودك و نوجوان«عطر گل سخ»، نوشته سيد محمد مهاجراني، از سوي انتشارات دارالحديث

اين جشنواره‌ها که به همت موسسه «کتاب هفت» با مشارکت خانه کتاب، حمایت شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد، با معرفي برگزيدگان خود به كار خود پايان داد.

شعر جالبی از خانم سقلاطونی

شعری جالب از خانم سقلاطونی

 

به نام خدا

 شعر جالبی از خانم مریم سقلاطونی خواندم با عنوان «جمله »

این شعر در کتاب « هشت بهار سرخ » آمده است که مجموعه شعر دفاع مقدس است

اگر چه خانم سقلاطونی غزل سراست و برای جوانان شعر می نویسد

اما این شعر ایشان برای کوکان و نوجوانان هم جذاب است به دو دلیل :

یک : ساختار غزل داستانی است

 یعنی داستانی کوتاه در قالب یک غزل بیان شده است که بسیار زیبا و ابتکاری است

دو : موضوع شعر کودک است ( فرزند شهید )

این شعر را تقدیم تان می کنم

 

این بار با - ستاره  و شب - جمله ای بساز!

سارا اشاره کرد به آن راه دوردست :

ده سال می شود پدرم رفته آسمان

خانوم اجازه! رفته ولی برنگشته است!

خانوم خنده ای زد و پرسید : دخترم

در جمله های ناقص ات اصلاً ستاره هست؟

ترسیده بود نمره اش این بار کم شود

خانوم .... شب ... دومرتبه بالا گرفت دست

خانوم اجازه! صبح و شب ما یکی شده است

خانوم اجازه! خانه ی ما بی ستاره است

 

دکتر حداد عادل و شعری برای نوجوانان

دکتر حداد عادل و شعری برای نوجوانان :

دیوان اشعار دکتر حداد عادل با عنوان « هنوز هم » توسط انتشارات سوره مهر چاپ شده است

دیوان ایشان ، دو نوع تقسیم بندی دارد :

تقسیم بندی قالبی : غزل ‌، قصیده‌ ،  قطعه‌ ،  رباعی‌

تقسیم بندی موضوعی : بهاری‌ها ، بارانی‌ها ، دوستانه‌ها و شوخ‌طبعی‌ها

یکی از قطعه های ایشان را که برای نوجوانان جذاب است تقدیم تان می کنم

البته  احساس می کنم شعر ایشان در عین جذاب بودن قابل نقد است  و در پایان اشاره می کنم 

 

به رودی گفت مردابی گل‌آلود
اگر رخصت دهی، دارم سوالی

چرا من تیره‌رنگ و تیره‌روزم،
تو پاک و روشن و صاف و زلالی؟

جوابی داد بس سنجینده و نغز
در آن هنگامه آشفته حالی

بگفتا: راه و رسم من گذشت است
ندارم از کسی در دل ملالی

 

این که اندیشمندی مثل آقای دکتر حداد عادل با همه اشتغالات فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و مدیریتی باز طبع شعری روان دارند بسیار ارزشمند است 

این شعر نیز ابتکاری است و تضاد ایستایی مرداب و پویایی رود و نیز 

گذشتن رود را نماد « گذشت » و ایثار گرفتن انصافاً جالب است درعین حال این شعر اشکالاتی هم دارد 

 

نقد شعر : 

1.مرداب ها نوعا گل آلود هستند و این وصف اضافه است .می توانست وصف دیگر بیاورد مانند

به رودی گفت مردابی کهنسال

2.مصراع چهارم ، چهار صفت مترادف در یک مصراع آمده است  : پاک ، روشن ، صاف ، زلال

این جالب نیست . می توانست بگوید : تو مثل چشمه ، زیبا و زلالی

3. جوابی داد بس سنجینده و نغز : قرار گرفتن دو سین در کنار هم جالب نیست

4. در آن هنگامه آشفته حالی : معلوم نیست که این جمله وصف رود است یا مرداب

چینش کلام به گونه ای است که گویا زبال حال رود است ولی روشن است که منظور شاعر ، زبان حال مرداب است

5. بگفتا : کلمه « بگفتا » از الفاظ  مهجور است 

     از طرف دیگر در بیت قبل گفته شده « جوابی داد » بنابراین کلمه « بگفتا » زائد است 

6. مرداب به رود می گوید : اگر رخصت دهی .... پس خیلی متواضع و با ادب است 

 و نیز خودش به تیره رنگی و تیره روزی خود اعتراف می کند پس مغرور هم نیست 

یا این اوصاف ، این مرداب خیلی هم بد نیست

 

 

 

 

 

زینت پدر

زینت پدر 

شب جانسوز رحلت حضرت زینب (س) است 

یار وفادار و همدل و همراه  و همراز  سالار شهیدان کربلا 

همان کسی که قلم علم و زبان هنر از وصفش عاجز است 

مزار نورانی اش در حال حاضر مثل مزار امام حسین(ع) در عهد حکومت بعثیان است 

آن روز بعثیان و امروز تکفیریان عراق و سوریه بلای جان شیعیان شده اند 

در مجموعه بهترین مادران که به لطف خدا نزدیک است چاپ شود یک جلد آن را به این بانوی عزیز اختصاص داده ام یک بخش از آن کتاب را تقدیمتان می کنم :

 

مادر دو شهید

دوتا پسر داشت به نام های « عون » و « محمد »

وقتی کاروان کربلا از مدینه حرکت کرد هر دو پسرش همراه او بودند.

روز عاشورا ابتدا یاران امام حسین(ع) به میدان رفتند و جانانه نبرد کردند و به شهادت ر سیدند.

بعد نوبت به جوانان بنی هاشم رسید . یعنی جوانانی از نسل پیامبر و ابو طالب 

دو جوان قهرمان حضرت زینب(س) نیز از جوانان بنی هاشم بودند

آن ها برای خداحافظی خدمت مادر عزیزشان رسیدند

و حضرت زینب (س) صورت تابناک جوانانش را بوسید و آن ها را به میدان فرستاد

 جوانان قهرمان مثل شیر با قدرت و شجاعت به سوی دشمنان خدا تاختند

و بسیاری از آنان را بر خاک هلاکت انداختند

و سر انجام هر دو مثل دو شاخه ی گل سرخ پر پر شدند و بر خاک افتادند.